مطالب زیبا و خواندنی از ((حسین ))
مرد نابينایی زير درختی نشسته بود
پادشاهي نزد او آمد، اداي احترام كرد و گفت:قربان، از چه راهي ميتوان به پايتخت رفت؟»
پس از او نخست وزير همين پادشاه نزد مرد نابينا آمد و بدون اداي احترام گفت:آقا، راهي كه به پايتخت مي رود كدام است؟
سپس مردي عادي نزد نابينا آمد، ضربه اي به سر او زد و پرسيد: احمق،راهي كه به پايتخت مي رود كدامست؟
هنگامي كه همه آنها مرد نابينا را ترك كردند، او شروع به خنديدن كرد.
مرد ديگري كه كنار نابينا نشسته بود، از او پرسيد:براي چه مي خندي؟
نابينا پاسخ داد:اولين مردي كه از من سووال كرد، پادشاه بود.
مرد دوم نخست وزير او بود و مرد سوم فقط يك نگهبان ساده بود.
مرد با تعجب از نابينا پرسيد:چگونه متوجه شدي؟ مگر تو نابينا نيستي؟
نابينا پاسخ داد: «رفتار آنها مشخص بود
پادشاه از بزرگي خود اطمينان داشت و به همين دليل اداي احترام كرد…
ولي نگهبان به قدري از حقارت خود رنج مي برد كه حتي مرا كتك زد. او بايد با سختي و مشكلات فراوان زندگي كرده است؟
(زشتی انسان به سیاهی نیست)
(زیبایی انسان به سفیدی نیست)
( مهم رفتار وشخصیت انسانیت آدماست)
عــــاشــــقــــانــــه ❤
❤ اللهم عجل لولیک الفرج❤


مادر ، من هرگز بهشت را زیر پایت ندیدم ؛ زیر پای تو آرزوهایی بود که از آن گذشتی به خاطر من !
روزت مبارک …
.
.
موضوع انشا : خوش بختی …
به نام خدا
خوش بختی یعنی قلب مادرت بتپد …
پایان !!!
.
.
تنت قدمگاه آغاز بودنم شد !
آغوشت بهشت من است “مادر” …
.
.
مادر قسم به تو که تویی نور کردگار
یزدان تو را ز نور وفا آفریده است
نازم به آن شکوه و به آن عزت و مقام
جنت به زیر پای تو خوش آرمیده است
.
.
مادرم ، قدمهایت را بر روی چشمانم بگذار تا چشمانم بهشت را نظاره کنند …
.
.
بدهکار مهربونی قلب یه زنم که از بچگی صدام کرده پسرم/دخترم !
.
.
مادرم را هیچوقت ندیدم که پرواز کند ؛ زیرا به پایش من را بسته بود ؛ پدرم را و همه ی زندگیش را …
.
.
از تمام دلتنگی ها ، از اشک ها و شکایت ها که بگذریم باید اعتراف کنم مادرم که میخندد خوشبختم !
.
.
نبودن هایى هست که هیچ بودنى جبرانشان نمیکند و آدمهایی هستند که هرگز تکرار نمیشوند و تو آنگونه ای مـــــــــــــــادر …
.
.
بوسه ام نثار تو مادر که نه تکرار می شوی و نه تکراری …
.
.
“میم” مهربانی و “الف”های امید
“دال” دوستی و “ر” کز رحم رسید
مادری که رحمت ایزد در اوست
شادی و مهر و عشق در بر اوست
.
.
مادرها اگه منطق داشتن مادر نمیشدند ، نمیشود با منطق انقدر عاشق بود !
.
.
بعضی وقتا دروغ خوبه !
به مادر کم طاقت باید دروغ گفت :
باید بهش بگی حالم خوبه
غذا خوبه
هوا خوبه
دلمون خوشه
وقتی مادر خوب باشه یعنی همه چیز خوبه …
.
.
به سلامتی مادر به خاطر اینکه همیشه از غمهامون شنید اما هیچوقت از غمهاش نگفت …
.
.
دندانم شکست برای سنگریزه ای که در غذایم بود …
دردم گرفت نه برای دندانم ، برای کم شدن سوی چشم مادرم !
.
.
به جرم اینکه بهشت زیر پایشان بود ، دنیا را برای خود جهنم کردند !
به سلامتی مادرها …
.
.
“مادر” نوشته می شود ولی “فرشته” خوانده می شود …
.
.
به سلامتی اونایی که حاضرن سرطان بگیرن ولی یه بار دیگه دستای مادراشونو روی پیشونیشون حس کنن !
.
.
قند خون مادر بالاست ولی دلش اما همیشه شور می زند برای ما …
اشکهای مادر مروارید شده است در صدف چشمانش ، دکترها اسمش را گذاشته اند آب مروارید !
حرفها دارد چشمان مادر ؛ گویی زیرنویس فارسی دارد !
دستانش را نوازش می کنم ؛ داستانی دارد دستانش …
.
.
به سلامتی مادر که وقتی غذا سر سفره کم بیاد ، اولین کسی که از اون غذا دوس نداره خودشه !
.
.
آنچه دارم همه از دولت پاینده ی توست
دیده ام نور ور از چهره ی تابنده ی توست
تا نهان در دل من مهر فزاینده ی توست
هرچه باشم دل و جانم به خدا بنده ی توست
.
.
کاش هیچوقت بزرگ نمیشدم تا برای همیشه در آغوش مادرم جا می گرفتم !
.
.
صدای خنده ی مادرم ، حتی غم هایم را هم می خنداند !
.
.
من به عشق در یک نگاه اعتقاد دارم چون در اولین نگاه زندگیم مادرم رو دیدم !
.
.
شناسنامه رو بی خیال !
محلِ تولد من ، آغوش گرم و پر محبت توئه مـــــادر …
.
.
به سلامتی اونی که وقتی از مدرسه میومدم خونه میگفت از صبح تا حالا برات ۱۰۰۰تا صلوات فرستادم تا امتحانتو ۲۰ بشی …
.
.
آدمها وقتی کودکند می خواهند برای مادرشان هدیه بخرند ولی پول ندارند !
وقتی که بزرگتر می شوند پول دارند ولی وقتِ هدیه خریدن ندارند !
وقتی که پیر می شوند پول دارند ؛ وقت هم دارند ولی مادر ندارند !
.
.
در دنیا دو تصویر برای من زیباست ، تصویر گل و تصویر مادرم …
بالزاک
.
.
یه روزی میاد که بعدش دیگه مهم نیست فردایی در کار هست یا نه ؟
اون روز روزیه که مادرت پیشت نیست …
.
.
مادرم پیامبری بود با زنبیلی پر از معجزه …
یادم نمی رود در اولین سوزِ زمستانی ، النگویش را به بخاری تبدیل کرد …
.
.
بزرگترین درد دنیا اینه که ببینی اونی که تا دیروز درداتو میکشیده داره درد میکشه !
اون یه نفر مادره …
.
.
مهم نیست در چه سنی باشم ، هر زمان چیز جدید یاد میگیرم دلم میخواهد فریاد بزنم : مامان بیا نگاه کن !
.
.
اتفاقهایی هست که حسرت آن تا همیشه باقی میمانند مثل حسرت یک بار دیگر بوسیدن دستان مادر …
.
.
رمز من و عشق ، نام زیبایت بود
جنت ، فرشی به زیر پاهایت بود
روزی که تو را شناخت ناباوری ام
افسوس که زندگیَم منهایت بود
T.s: روز مادر
. دوشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۹۲ 22:2 . ❤ ســـالــار غــم™❤ | قطرات اشک |
توسط حسین رئیسی نوشته شده
داستان های جالب و خواندنی
- تفاوت بین آسان و مشکل
- ثروتمندتر از بیل گیتس
- جملات قصار سخنان بزرگان
- شخصیت های معروف جهان قبلا چه کاره بوده اند؟!
- شما استثنایی هستید
- نامه بدون نقطه
وبلاگ شخصی حسین رئیسی از تاریخ 1390 تا اکنون